دلم گرفته است.دلم گرفته است. وقتی خبر را شنیدم . خبر بد چقدر زود ميرسد.خبر تصادف خبر مرگ.خبر درد.همیشه باور دارم كه مرگ همين نزديكي هاست درست بيخ گوش آدميزاد . همیشه این همه تلخی را باور داشتهام . اما تلخي از دست دادن رفیقی درهم شكسته كه اتومبيلي در تاريكي شب زده و ناكارش كرده و از آن حادثه جان سالم به در برده بعد از شادي اطرافيانش در آن رستن، بيتعارف نفسم را بند آورد .هر چه كردم نتوانستم خود را راضي كنم كه در خانه بنشينم و براي تسلاي دل خودم به تسليت نروم.مهران قاسمی، همان مترجم و روزنامه نگاري كه چندسالي در تحريريه روزنامهها و مجلاتي كه حالا جزو تاريخ مطبوعات هستند و برخي از آنها سالهاست در توقيف موقت به سر ميبرند ،همكار خيلي از دوستانم بود و همكار خودم بود.مهران قاسمي هم پريد و هنوز صدايش در گوشم زنگ ميزند كه خبر رفتن اكبر رادي را ميداد. به دوستان و همکاران تسلیت میگویم .براي همسرش سارا آرزوي صبر دارم.به آنهايي هم كه خيال ميكردند اين "گنده" جايشان را تنگ كرده ميگويم خيالتان آسوده باشد مهران رفت.اما جاي شما باز هم تنگ است!
A weblog for publishing translated short stories!short shorts.flash fiction.micro fiction.In farsi
Tuesday, January 08, 2008
مويه كن سرزمين محبوب
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
15 comments:
دنياست ديگه
دنياي نكبت...
Jenaabe Amraee, kheili mokhlesim:)
Thank you Dear Mr. Amraee
It is a nice "micro story":), but to tell the truth, I'm still in love with the Orang of Mr. Rozenbaom!
Dear Mr. Amraee
I red your note carefully right now. I'm really sorry and I apologize, I didn't get the point. Awfully sorry, Please forgive me.
God bless Mr. Ghasemi
I want to say: I read it carefully...
هميشه خبراي بد زود مي رسن
روانش شاد
سلام .
کافه داستان : www.cafe-dastan.blogfa.com افتتاح شد ...
من مطمئنم كه اين مهران قاسمي باز هم همه رو سر كار گذاشته. من نميتونم باور كنم... نمي تونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم نميتونم
مهربان یار،خدایی داریم!
الف - خیلی وقت است به روز شده ام، ببخشید دیر خبر می دهم، شاید یک هفته، اما درس دارم! و امتحان ایضا...
ب- این بار نوشته ام با صدایی از ته چاه، سینه ای سرماخورده و دماغی قندیل بسته،نوشته ام در قطار سه و ده دقیقه به یوما، فضای وبلاگم کمی عوض شده، غریبگی نکنید، من همان هستم،هنوووز یک زندانی!
پ-کلی چیز نوشته ی جدید و چرت و پرت های نو دارم، اسم شعر بگذارید رویشان ممنون می شوم! هنوز سر حرفم هستم، نقدم کنید، نقدم کنید، نقدم کنید، ناراحت... هم بشوم ،مهم نیست.
ت- ایرانشهر هم خواستید در خدمتیم، مخصوصا اگر اصفهانی باشید!
سرما خورده ام و حوصله ی نوشتن ندارم، همین حالا تشریف بیاورید!
خیلی خیلی خیلی ممنون – خدانگهدار./
سلام آقاي امرايي
حالتون خوبه؟
آيدا اصلاني هستم اگر بخاطر بياريد
روزنامه آينده نو سرويس حوادث خبرنگار سينا قنبرپور
همسايه كناري شما بوديم
به ممل معروف بودم و همه از زنگ موبايل هاي جبغم شناسايي ام ميكردند از 100 كيلو متري البته
شناختيد؟
وبلاگتون هم مثل نوشتههاو ترجمه تون عاليه
اميدوارم خبرنگاران و مترجمان جوان مثل من قدر آنها رو بدونن و به خوبي از آنها بهره بگيرند
به ما هم سر بزنيد خوشحال ميشين
ممنونم
سلام.تسليت .فقط در اين جور مواقع ميشه فهميد كه دنيا خيلي كوچيكه.و جاي آدماي بزرگ نيست......آذر كياني
سلام و
تسلیت
روزی در یکی از ماشین های جهان می
میریم
به ضرب حادثه
...
درود آقای امرائی
با عرض تسلیت
...
آقای امرائی آدرس وبلاگ شمار را توی سایت جن و پری دیدم و از آنجا که با ترجمه های خوبتان اشنا بودم مشتاقانه روی اسم شما کلیک کردم ( البته با اجازه ) . مطالب جالب و زیبائی در سایتتان گنجانده اید و آدم از خواندنش لذت می برد .بیشتر از همه از قاتل بابانئل ها لذت بردم بعد از یک پرتقال ...
خسته نباشید
راستی به وبلاگ های شعر و داستان من هم سربزنی من را سرافراز می کنید
بدرود
www.storysos.blogfa.com
salam ostad
tasliyat migam
hamishe marg vagheetar az zendegiye
midonam ke midonid
hamishe salem tandorost bashin man ke hamishe be yadeton hastam
Post a Comment