Wednesday, February 21, 2007

داستان‌ها





جان ادگار وايدمن
مترجم: اسدالله امرايی

اشاره: جان ادگار وايدمن (John Edgar Wideman) در سال 1941 در واشنگتن به دنيا آمد. بعد از مدتي به همراه خانواده به پنسيلوانيا رفت و در جمع سياهان آفريقايي‌تبار يزرگ شد. حاصل كارش ده‌ها مجموعه داستان و رمان است و تنها نويسنده‌اي است كه دوبار جايزه‌ي پن فاكنر را برده. بيشتر به عنوان مدرس داستان‌نويسي معروف است.



مردی موز در دست در باران قدم می زند. از کجا می‌آيد. به کجا می‌رود. چرا موز می‌خورد. باران با چه شدتی می‌بارد. موز را از کجا آورده. اسم موز چيست. با چه سرعتی حرکت می‌کند. آيا به باران اهميتی می‌دهد. توی ذهنش چی می‌گذرد. کی اين پرسش‌ها را می‌پرسد. کی قرار است جواب بدهد. چرا. اهميتی هم دارد. درباره‌ی مردی که در باران قدم می‌زند و موز می‌خورد چند تا پرسش می‌شود پرسيد. آيا پرسش قبلی يکی از آن‌هاست يا جنسش فرق می‌کند و ربطی به مرد، باران يا رفتن ندارد. اگر ندارد به چه چيزی مربوط می‌شود. آيا هر پرسش، پرسش بعدی را ايجاد می‌کند. اگر چنين است چه فايده‌ای دارد. اگر اين طور است پرسش آخر کدام است. آيا مرد جواب هيچ کدام از پرسش‌ها را می‌داند. آيا از موز خوشش می‌آيد. راه رفتن در باران. آيا سنگينی نگاه‌ها را روی خود حس می‌کند، سنگينی پرسش‌ها چی. چرا رنگ زرد روشن موز، تنها رنگی است توی دنيای خاکستری، که پرده‌ی باران در آن همه‌چيز را خاکستری‌تر کرده. پرسش بعد از پرسش بعد از پرسش را می‌دانم. تنها جوابی که می‌دانم اين است هر داستانی که بخواهم از اين مرد در باران موز خور دربياورم، داستانی اندوهگين خواهد بود، مگر آن‌که همراه تو پشت پنجره‌ای بايستم و دوتايی به او نگاه کنيم.